تو صف نون بودم ديدم۲ تا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث ميکردن .. اولى : برو بابا ! دومى : به من نگو بابا به من بگو عمو ، به من که ميگى بابا من نسبت به تو احساس مسئوليت پيدا ميکنم!! اصن یـه وضیه
به سلامتیه دختری که دوست پسرشو با یکی دیگه دید ,نرفت داد و بیداد راه بندازه آبروی پسره بره قشنگ رفت سوار ماشینش شد و جُفتشون رو زیر کرد ... خیلی هم شیکو مجلسی . . .!خخخ
بعضیا یه ژنی دارن که باعث میشه دری که باز میکنن نبندن ، مثلا در اتاق ، کشو ، کمد ، شامپو ، خمیر ریش ، خمیر دندون ... اینا رو اعصابن
===============
امروز نمی دونم جواب کدوم کار خوبم رو گرفتم ! رفتم صدگرم نخودچی گرفتم، داشتم می خوردم که یهو دیدم یه پسته توشه !!!!! باور کنید اشک توی چشمام حلقه زده بود
===============
امروز رفته بودم پشت بوم که آنتن تلویزیونون رو تنظیم کنم، با موبایلم شماره خونه رو گرفتم به مامانم میگم: الو، مامان خوبه؟ مامانم هم میگه : مرسی همه خوبن شما خوبین؟ خانواده خوبن؟ ببخشید بجا نیاوردم. :| الان هم دارم دنبال خانواده واقعیم میگردم خخخخ
===============
آدم باید یکی رو داشته باشه ! ساعت دو نصفه شب بهش اس ام اس بزنه ، بگه دلم گرفته … اونم بگه خفه شو
===============
بدانید و آگاه باشید . . . این روزها اس ام اس هایی برای شما فرستاده میشوند با این مضمون: “داداش من یه جا گیر کردم احتیاج به شارژ دارم یکی واسم میخری؟” بعد که شما این لطف رو بهش میکنید اس ام اس میده: “بابت عیدی که بهم دادی ممنون” زخم خوردم که میگما گفتم که در جریان باشید
===============
یادتونه بچه که بودیم تا توى یه جمعى میرفتیم حوصله نداشتیم،خجالت میکشیدیم بابا مامانمون میگفتن:سلام کردى به عمو؟ ما هم مثل خر تو گل میموندیم! یهو طرف به دروغ میگفت: بعععععله،سلامم کرد پسر گل!!!! عاشق این ادما بودم،دمشون گرم.
===============
من یه غلطی کردمُ قضیه فانتزیُ افقُ واسه بابام تعریف کردم ؛ حالا هروقت اَزَش پول میخوام، میره تو افق محو میشه !
===============
تلویزیون میگه اگر در هفته 19 ساعت از نت استفاده کنید معتاد هستید: بسم الله الرحمان رحیم رضا هستم هر روز 5 تا 6 ساعت از اینترنت استفاده می کنم معتاد نیستم تفریحی
===============
بدم میاد از اینایی که وقتی دارن از طرفشون جدا میشن براش آرزوی خوشبختی می کنن .. داری میری برو دیگه فیلم بازی نکن …
===============
عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟ در آوردن گوشی از حالت سایلنت ! نبردن گوشی به دستشویی و حمام ! از رمز درآوردن اینباکس گوشی ! … پاک کردن آثار جرم ! خواب راحت … زندگی راحت … آرامش همراه با گریه ! تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !
یکی از فانتزیام اینه که برم امریکا تو جلسه معرفی شرکت کنم . همین وسط ها ی جلسه گوشی Glx ام زنگ بزنه منم بگم sorry و به راحتی گوشی رو از جیبم در بیارم و در حالی که بقیه دارن به من میخندند یهو گوشی یکی شون زنگ بزنه ولی هر کاری کنه گوشی جدید apple اش از جیبش در نیاد . منم یه پوزخند بزنم و در حالی که بقیه دارن با تعجب به من نگاه میکنند و میگند wait , wait !!! تو افق ناپدید شم :)
یکی از فانتزیام اینه که تو مه پنهان شم بعد فانتزیایی که میان تو مه محو شن رو با دمپایی ابری خیس اونقد بزنم که صدا سگ دربیارن تو مه !!!!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه یه لامبورگینی رونتون بخرم پشتش بنویسم (عاقبت فرار از مدرسه)
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
يکى از فانتزيام اينه تو خيابون دوس دخترم و با يکي ببينم بعد من برم نزديکش يه تف درشت ابدار بکنم تو صورتش بگم لياقتت همينه بعد يه دوست دختر خارجى خوشگلم با يه پورشه بياد بگه '' ehsan come on '' بعد منم بگم '' Ok baby i am coming '' بعد تو افق محو بشيم و جى اف اوليم از بغض بميره يه تف ديگه رو جسدش کنم :| به روح هم اعتقاد ندارم
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که کنترل تلویزیون خونمونو بردارم بـرم دم این مغازه های صـوتی تصویری این تلویزیونایی کـه گـذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که .. تهیه کننده برنامه کودک بشم بعدش بجا این خاله ها، عمه بیارم!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
افت تحصیلی پیدا کرده اید؟ مشروط میشوید؟ هی زرتو زرت شکست عشقی میخورید؟ ترشیده اید؟ به افق بپیوندید ما محوتان میکنیم محوستان شریف با مجوز رسمی از وزارت افق!!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
روابط عمومي افق اعلام کرده که ... ظرفيت افق تکميل شده بريد يه جاي ديگه محو بشيد جون مادرتون! حالا من کجا محو بشم؟!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که ... سعی كنم بيدار بمونم و ببينم كی خوابم ميبره ولی همیشه باز صبش پاميشم يادم نيس!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
يکي از فانتزيام اينه که ... به بچه ۲ ، ۳ ساله پیدا کنم بهش بگم مامانتو گرگ خورد انقده خوبه!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیای من اینه که سیگارمو با فندک زیپو روشن کنم بعد فندک رو پرت کنم پشت سرم پمپ بنزین منفجر بشه منم خونسرد بیام طرف دوربین از کادر خارج بشم …
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که از بانک زنگ بزنن بگن شما برنده شدید ! منم با لبخندی تلخ بگم حتما خونه برنده شدم یا ویلا یا شایدم صد میلیارد پول نقد یا … هیییییییی ! بدید به فقرا … بعد بگن نه دیوونه تو پراید برنده شدی !!!!! بعد دیگه از شدت خوشحالی سکته کنم و به رحمت ایزدی بپیوندم …
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم و وختی میرم خونه عربده بکشم عیاااااال! بعد زنم خودش بره کمربندو بیاره بگه عاغامون بگیر بزن سیاهو کبودم کن ، تو نزنی کی بزنه ؟؟؟ بعد منم بگم پاشو ضعیفههههه شووووما تاج سره مایییییی …
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که یه روزی علم به جایی برسه که بشه غیب بشیم بعد من برم خونه آقای فلانی ببینم پسر/دختر آقای فلانی از صبح تا شب چه غلطی میکنه که بابام این همه دوسش داره و از تعریف میکنه !
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که توی یک مهمونی یهو وارد بشم و دخدرا که دارن میوه پوست می کنن همه دستاشون رو ببرن از خوشتیپی من !!! و بعد از اینکه یِکَم نشستم ، پاشم حرکت کنم به سمت افق …
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که برای چند سال برم خارج و روی وسایل خونه م پارچه سفید بکشم و وقتی برگشتم بتکونمشون و خاک بلند بشه و منم سریع از موقعیت استفاده کنم و توی گرد و غبار محو بشم
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو … ! انگار محو شدن تو افق بچه بازیه ؛ زرت و زورت میرن افق محو میشن !!!
رفتیم خونه فک و فامیل میگه پدر بزرگ خوبن ؟ می گم تقریبا ۵۰ روز که فوت کردن !! میگه اا حتما اگهی فوتشون رو دیدم یادم نیست این اسمش فک و فامیله ما داریم
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
رفتیم ایران خودرو بابام به یارو میگه پراید دارید؟
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
با مامانم رفتیم مغازه تعمیرات تلفن که تلفن بی سیم خونه رو بدیم درست کنن یاروو تلفن زده به پریز بعد با موبایلش زنگ زد که ببینه زنگ می خوره یا نه تلفن که زنگ خورد مامانم به من میگه : این آقاهه شماره مارو از کجا داشت فک و فامیله داریم ما ؟
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
همیشه احوال رفیقتو هر ۳۹روز ،حتما یکبار بپرس که اگه مرده بود به چهلمش برسی! اس ام اس های مامانم به من !! اینو بهش میگن فک فامیل ؟!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
به مامان جونم می گم : شوهرت بدیم یا بفرستیمت مکه؟ میگه : والا مکه که در نمیره!! فک وفامیل داریم ما
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیا پای سفره پهن شو !!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
دیشب رفتیم خونه خالم یه پسر داره اندازه ماکارونی ۴ سالشه اومده میگه : این علامت حاکمه بزرگ میتی کومانه خواستم خر کیف شه احترام گذاشتم برگشته میگه : تو نمی خوات احترام بزاری (زومبه) آخه این فک فامیله داریم؟!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فامیلامون از شهرستان اومده بودن خونه ما نزدیکه دو هفته پیشمون موندن مامانم بلاخره خسته شد یه روز ظهر خیلی جدی بهشون گفت : روزه آخری که می خواستین برین می خوام گوشت در بیارم از فریزر آبگوشت درست میکنم راستی کــی میرین؟ یه همچین فامیلی داریم ما !!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
داداشم دو ساعت نشسته جلو تلویزیون خاموش میگم چرا روشن نمی کنی؟ میگه بابا گفته هیچ سودی که ندارید یه یارانه تمام فایدتونه اونم بخوام خرج خودتون کنم؟؟؟ داداشم حداقل فوق لیسانس داره فکرکنم من که دانشجو هستم نون خوردن هم برام بزودی ممنوع شه!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
پسر داییم هنوز پوشک پاشه تازه حرف زدن یاد گرفته بهش میگم ای جانم پوشک داری خوشمل پسمر؟ میگه پ نه پ دستشویی فرنگی پام کردم،اگه کار داری بهت قرض بدم تا غروبش نگاش نکردم می ترسیدم بهم تیکه بندازه یعنی پیشرفت نسل جدید دهن منو آزاد راه کاملا آسفالت کرده !!!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
به مامانم میگم میز مبل برای گل گذاشتن روش نیست ، واسه اینه که پامو بزاریم روش حالشو ببریم ! میگه پس اون جارویی هم که تو خونس برای تمیز کردن نیس برای خوردن تو صورتته …
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم،میگه مبارکه عین رو بالشیای خدا بیامرز مادربزرگمه !
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
چند روز پیش دلم درد میکرد به مامانم گفتم دلم درد میکنه میخوام برم دکتر ! مامان بزرگم که اونجا بود گفت : نمیخواد بری دکتر ! نوشابه بخور ! ما قدیما وقتی بز و گوسفندامون معدشون بهم میریخت بهشون نوشابه می دادیم !!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
دخترخالم ۵سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه : مامان یه وقت مسیجامو نخونیا !!! اونوخت من تا ۱۰سالگی فک میکردم گوزنا شوهر آهوها هستن …
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
از امتحان برمیگردیم ، بابا مامانمون میپرسن چطور بود ؟ میگیم عالی بود قبول میشم ! میگن لاف نزن راستشو بگو ! بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم ؛ میگن مسخره بازی درنیار راستشو بگو ! ما باید به کدوم سازشون برقصیم ؟
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟ میگم چرا ؟! میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟؟؟
بابا بزرگم هشتاد سالشه همیشه اصرار میکنه که بزارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید ؟ میخوام برم نون و روزنامه و اینا بگیرم … یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش ! رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده ، پنج تا دختر دارم پنج تا پسر اونوقت تو این سن و سال من پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم … تا یه مدت هرکس منو تو محل میدید نصیحتم می کرد !!!
پیش بابایی می روم و از او می پرسم: «ازدواج چیست؟»، بابایی هم گوشم را محکم می پیچاند و می گوید: «این فضولی ها به تو نیومده، هنوز دهنت بوی شیر میده، از این به بعد هم دیگه توی خیابون با دخترای همسایه ها لی لی بازی نمی کنی، ورپریده!»، متوجه حرف های بابایی و ربط آنها به سوالم نمی شوم، بابایی می پرسد: «خب حالا واسه چی می خوای بدونی ازدواج یعنی چی؟!»، در حالی که در چشمهایم اشک جمع شده است می گویم: «بابایی بهتر نیست اول دلیل سوالم رو بپرسید و بعد بکشید؟!»،
بابایی با چشمانی غضب آلوده می گوید: «نخیر! از اونجایی که من سلطان خانه هستم و توی یکی از داستان ها شنیدم سلطان جنگل هم همین کار رو می کرد و ابتدا می کشید و سپس تحقیقات می کرد، در نتیجه من همین روال را ادامه خواهم ...» بابایی همانطور که داشت حرف می زد یک دفعه بیهوش روی زمین افتاد، باز هم مامانی با ملاقه سر بابا رو مورد هدف قرار داده بود، این روزها مامان به خاطر تمرین های مستمرش در روزهای آمادگی اش به سر می بره و قدرت ضربه و هدفگیری اش خیلی خوب شده، ملاقه با آنچنان سرعتی به سر بابایی اصابت کرد که با چشم مسلح هم دیده نمی شد.
مامانی گفت: «در مورد چی صحبت می کردین که باز بابات جو گیر شده بود و می گفت سلطان خونه است؟!»، و من جواب دادم: «در مورد ازدواج»، مامانی اخمهاش توی همدیگه رفت و ماهیتابه رو برداشت و به سمت بابایی که کم کم داشت بهوش می یومد قدم برداشت، مامانی همونطور که به سمت بابایی می یومد گفت: «حالا می خوای سر من هوو بیاری؟! داری بچه رو از همین الان قانع می کنی که یه دونه مامان کافی نیست؟! می دونم چکارت کنم!»، مامانی این جمله رو گفت و محکم با ماهیتابه به سر بابایی زد و بابایی دوباره بیهوش شد.
بعد از بیهوش شدن بابایی، مامان ازم خواست کل جریان رو براش توضیح بدم، منهم گفتم که موضوع انشا این هفته مون اینه که «ازدواج را توصیف کنید.»، بابایی که تازه بهوش اومده بود گفت: «خب خانم! اول تحقیق کن، بعد مجازات کن! کله ام داغون شد!»، و مامانی هم گفت: «منم مثل خودت و اون آقا شیره عمل می کنم، عیبی داره؟!»، بابایی به ماهیتابه که هنوز توی دستای مامانی بود نگاهی کرد و گفت: «نه! حق با شماست!»، مامانی گفت: «توی انشات بنویس همه ی مردها سر و ته یه کرباس هستند!»
بابابزرگ که گوشه ی اتاق نشسته بود و داشت با کانالهای ماهواره ور می رفت و هی شبکه عوض می کرد متوجه صحبت های ما شد و گفت: «نوه ی گلم! بیا پیش خودم برات انشا بگم!»، مامانی هم گفت: «آره برو پیش بابابزرگت، با هشت ازدواج موفق و دوازده ازدواج ناموفقی که داشته می تونه توضیحات خوبی برات در مورد ازدواج بگه!»
پیش بابابزرگ می روم و بابابزرگ می گوید: «ازواج خیلی چیز خوبی است، و انسان باید ازدواج کند ... راستی خانم معلمتون ازدواج کرده؟ چند سالشه؟ خوشـ ...»، بابابزرگ حرفهایش تمام نشده بود که این بار ملاقه ای از طرف مامان بزرگ به سمت بابابزرگ پرتاب شد، البته چون مامان بزرگ هدفگیری اش مثل مامانی خوب نیست ملاقه به سر من اصابت کرد.
به حالت قهر دفترم رو جمع می کنم و پیش خواهر می روم، نمی دانم چرا با گفتن موضوع انشا در چشمانم خواهرم اشک جمع می شود، و وقتی دلیل اشک های خواهر رو می پرسم می گوید: «کمی خس و خاشاک رفت توی چشمم!»، البته من هر چی دور و برم رو نگاه می کنم نشانی از گرد و خاک نمی بینم، به خواهر می گویم: «تو در مورد ازدواج چی می دونی؟» و خواهرم باز اشک می ریزد.
ما از این انشا نتیجه می گیریم بحث در مورد ازدواج خیلی خطرناک است زیرا امکان دارد ملاقه یا ماهیتابه به سرمان اصابت کند، این بود انشای من، با تشکر از اهالی خانه که در نوشتن این انشا به من کمک کردند!
مگس اومده تو خونه، رفتم حشره کش آوردم، مامانم می گه می خوای بکشیش؟ پـَـــ نــه پـَـــ می خوام بزنم زیر بغلش بوی عرق نده!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
رفتم گل فروشی، می گم ببخشید، کاکتوس هم دارید؟ می گه واسه دکور می خواین؟ پـَـــ نــه پـَـــ تو خونمون شتر پرورش می دیم، می خوام یه وقت احساس غربت نکنن، حس کنن خونه خودشونه!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
از حموم اومدم بیرون، حوله تنم کردم مادرم می گه حموم بودی؟ پـَـــ نــه پـَـــ تجویز دکتره روزی دو بار قبل از غذا حوله بپوشم!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
سر جلسه امتحان به جلوییم میگم سوال ۳ رو بلدی؟! میگه آره می خوای!؟ پـَـــ نــه پـَـــ نگرانت بودم میخواستم اگه ننوشتی بت بگم!!!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
اومدم در یخچالو باز میکنم دنبال غذا مامانم میگه گشنته؟ پـَـــ نــه پـَـــ اومدم ببینم کی هی چراغ این تو رو خاموش روشن می کنه!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
تو حموم به مامانم می گم یه صابون بده میگه: مگه صابون نیست؟ پـَـــ نــه پـَـــ تعدادمون زیاده میترسم یه وقت کم بیاد!!!!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
رفتم باغ وحش از نگهبانه میپرسم ببخشید آقا قفس شیرا کجاست ؟ میگه بازدید کننده ای پـَـــ نــه پـَـــ نه از اقوامشون هستم اینورا کاری داشتم گفتم سری بهشون بزنم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یارو کارتن خواب رو دیده میپرسه گداست؟ پـَـــ نــه پـَـــ کارمند بانکه! محل زندگیشون اینجا تو کارتنه !
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
پارتی بودیم … ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن … رفیقم میگه دارن میرقصن!؟ پـَـــ نــه پـَـــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
از سایت ۴SHARED میخواستم یه فایل دانلود کنم ….. ۵۶۰ ثانیه صبر کردم بعد پیغام میده : میخوای این فایل رو دانلود کنی ؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ خیلی حال داد یکبار دیگه بشمر من بازم برم قایم شم ….. نیایا
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم !
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
رفتم تی وی پرشیا واسه تست رقص ممد خردادیان گفت : اومدی برقصی ؟ !!! پـَـــ نــه پـَـــ اومدم تاتیانا برقصه من شاباشش کنم !!!!!! از اون ور رفتم Next Persian Star مهرداد گفت اومدی بخونی ؟؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ اومدم ببینم رنگ موهای وارطان طبیعیه یا مصنوعی !!!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
تو خونه جلو کامپیوترم نشستم داداشم از بیرون اومده میگه خونه ای؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ تو جاده تهران – قمم…میگه پای سیستمی؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ پشت فرمونم دارم تو اتوبان رانندگی می کنم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
تو خیابون دست دوست دخترمو گرفتم دارم رد میشم دختر خالم دیدتم میگه اااا دوست دخترته؟؟؟گفتم پـَـــ نــه پـَـــ کوره دارم از خیابون ردش میکنم ثواب داره
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟! پـَـــ نــه پـَـــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن….
طی چند روز گذشته سیمای جمهوری اسلامی بطور اتفاقی یا...در دو روز متوالی تصاویری را روی آنتن برد که سرو صدای زیادی بپا کرد.
اولين تصاویر متعلق به بازی فوتبال اسپانیا و ایتالیا در جریان جام کنفدراسیونها بود که در آن زمانی که نوبت به پنالتی سوم اسپانیا رسید جرالد پیکه پشت توپ قرار گرفت و به زیبایی پنالتی خود را گل کرد در همین حین کارگردان خوشحالی های شکـیرا (خواننده معروف كلمبيايي و همسر پیکه) را در بین تماشاگران نشان داد که مسئول پخش شبکه ۳ این تصاویر را اشتباها روی آنتن برد.
در شب دوم و در جریان بازی والیبال ایران - ایتالیا تصاویر دختران ایرانی از شبکه جام جم پخش شد که درحال شادی کردن از آنتن سیمای جمهوری اسلامی پخش نمیشود. همین مسئله باعث شد شبکه سوم سیما و شبکه جام جم به سوژه طنز کاربران شبکههای اجتماعی فارسی زبان تبدیل شود.
در ادامه بخشی از جملات طنز بکار برده شده دراین شبکه ها را ميخوانيد:
* امروز کسی خونمون نبود جاتوووووون خالی کلی شبکه سه دیدم...
* آقا با این وضعیتی که داریم پیش میریم حس میکنم همین روزاس که خدارو شکر کنم تو ایران به دنیا اومدم نه تو اروپا!
* خبرها حاکی از ارسال پارازیت بر روی شبکه ۳ هستش
* بابام گفته ديگه اجازه ندارى از ۱۰ شب به بعد برنامه هاى صدا و سيما رو ببينى
* مامورا ریختن محل ما دارن تلوزیون هارو جمع میکنن
* وعدهي ما: امشب بازی والیبال ایران - ایتالیا با حضور ِ لیدی گاگا روابط عمومی شبکه ۳
* من فک میکنم منطقی و اصولیش اینه که همه مون مث نهنگا بزنیم به ساحل , اکیپی در یک حرکت نمادین تا " تو اوجیم " با دنیا خدافظی کنیم...
* بچهها کسی فرکانس شبکه ۳ رو نداره
* تا مسابقه ورزشی شروع میشه بابام کانال رو عوض میکنه.. میگه این برنامه ها بد آموزی داره برا بچه...
اعتراف می کنم دوم دبیرستان که بودم بعد از پیدا کردن کارت واکسیناسیون پسر همسایمون که برای روز قبل بود زنگ زدم خونشون گفتم آقای احسان...؟17 ساله؟نام پدر....؟هستید؟ دیروز واکسن سرخک،سرخجه زدید؟ با تعجب گفت : بله! آقا منم گفتم : "اشتباه شده واکسنی که دیروز زدید تا 48 ساعت دیگه باعث بروز علائمی می شه که باید تحت مراقبت باشید مثل حمله های قلبی یا تنفسی"! طرف از ترس از حال رفت و نیم ساعت بعدش با آمبولانس بردنش بیمارستان... هنوزم عذاب وجدان دارم!!!
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده و جا نمیشه. درش آوردم یکمش رو خوردم دوباره گذاشتم، در کمال تعجب دیدم نه، بازم جا نمیشه!:|
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف میکنم موقعی که بچه بودم ، کارتون فوتبالیستها رو نشون میداد،منم که بدون استثنا عاشق تک تک پسرای تو کارتون بودم ، میرفتم لباسمو عوض میکردم ،یه لباس خوشگل و شیک میپوشیدم، که وقتی تو دوربین نگاه میکنن،منو ببینن عاشقم بشن!
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف می کنم دفعه اول که یه بز رو از نزدیک دیدم ، از ترس بهش سلام کردم و بعد فرار کردم!!!
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف می کنم یه بار اتو کشیدن موهام یک ساعت طول کشید ، چون موهام بلند بودش ، بعد از کلی کیف کردن و احساس رضایت، نگاه کردم دیدم اتوی مو اصلاً توی برق نیست :(
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف می کنم معلم دوم دبستانمون می گفت: املاها رو خودتون بنویسید چون من با دوربین مخفی می بینم کی به حرفام گوش می ده... از اون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام که امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کدوم وسیله ها دست زد؟ بیشتر هم به دریچه کولر شک داشتم!
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف می کنم موقعی که بچه بودم می خواستم برم دستشویی تلویزیون رو خاموش میکردم تا کارتون تموم نشه و بعدش که میومدم گریه میکردم به مامانم میگفتم کاره تو بود روشن کردی کارتون تموم شد!
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
یه بار از محل کارم اومدم بیرون داشتم با رفیقم اس ام اس بازی می کردم ، این رفیقم تکه کلامش کچل بود برام یه شماره فرستاد اومدم جوابشو بدم براش زدم کچل این شماره است تو داری ؟ ولی اشتباهی برای مدیرعامل یکی از شرکت ها که باهاشون کار میکنم فرستادم که اتفاقا کچلم بود!!!
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار میکشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگارو روی گوشیم خاموش کردم (!!) و بدترش اینکه بلافاصله گوشیو پرت کردم تو باقچه و سیگار خاموش موند تو دستم
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف می کنم یه با زنگ زدم 700 اپراتور ایرانسل کلی پشت خط منتظر موندم تا بعد یه ربع یه پسره جواب داد منم حواسم دیگه به گوشی نبود هل شدم گفتم: سلام منزل آقای ایرانسل؟
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف می کنم یکی از معضلات دوران بچگیم این بود که چرا من نمی تونم مثل شخصیت های کارتونی که اشکاشون به دو طرف پرت می شد گریه کنم!کلی تلاش می کردم مثل اونا باشم موقع گریه کردن مثلا سرمو بالا بگیرم دهنمو باز کنم یا چشامو تنگ کنم که بازم جواب نمی داد
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
وقتی بچه بودم رفتم به اطلاعات مجتمع خریده الکی اسم خودمو گفتم پیج کنه بعد با صدای دلنشینش اسمم تو مجتع پخش شد از خوشحالی قند تو دلم آب شده بود انگار بهم تی تاب داده بودن
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف می کنم کوچیک که بودم تو سالن خونمون وقتی کسی نبود عینهو دیوونه ها شروع می کردم به رقصیدن... بعد یهویی یادم میو مد که خدا داره نگاه می کنه! خجالت می کشیدم می رفتم یه گوشه می نشستم!
:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
اعتراف میکنم که بچه بودم دوست داشتم دندون پزشک بشم، یه بار تو بازی بزور خواهرمو خوابوندم و دندون لقشو با نخ کندم
آلمان :8 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 2 ساعت اضافه کار ، 2 ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی ، 2 ساعت مطالعه ، 2 ساعت فکر کردن به خودکشی
کوبا : 8 ساعت کار ، 8 ساعت تفریح ، 4 ساعت خواب ، 4 ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو
عربستان سعودی :8 ساعت تفریح همراه با کار ، 6 ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان ، 10 ساعت خواب
مصر : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 8 ساعت کشیدن قلیان ، 2 ساعت گوش کردن به ام کلثوم ، 2 ساعت حرف زدن در باره جمال عبدالاناصر
هندوستان : 8 ساعت جستجوی کار ، 6 ساعت خواب ، 6 ساعت تماشای فیلم ، 2 ساعت جستجو برای محل خواب ، 2 ساعت برای رد شدن از خیابان
پاکستان : 4 ساعت کار غیر مجاز ، 8 ساعت خواب مجاز، 8 ساعت اعتراض علیه کودتا ، 4 ساعت فرا ر از دست پلیس
ایران : 8 ساعت خواب ، 4 ساعت استراحت ،4 ساعت ارسال اس ام اس و تعریف جوک ، 4 ساعت حرکت در ترافیک ، 1 ساعت کار ،1 ساعت بحث در باره ازدواج موقت ، 2ساعت بحث در مورد سیاست
یکی از فانتزیای عیدم این بود که مراسم عید دیدنی مثه مراسم خواستگاری بشه وسط مراسم یکی بلند بگه : خب دیگه بریم سر اصل مطلب ؛ بعد همه عیدیاشون رو بدن ما انقدر معطل نشیم !
مهم ترین فانتزی زندگیم اینه که یه روز منو بفرستن کره جنوبی فقط ۴۸ساعت بهم وقت بدن تمام چیزایی که توی این چند سال میخواستم از اینترنت دانلود کنم ولی به خاطر سرعت پایین نتونستم رو دانلود کنم برگردم ، به خدا بر می گردم !!!
تو این روزا اگه دیدین یه دانشجو نشسته یه نگاه به افق میکنه یه نگاه به گوشیش باز یه نگاه میندازه به افق باز به گوشیش بعد به افق خیره میشه بعد باز به گوشیش نگاه میکنه بعد به افق خیره میشه و محو میشه بدونین داره با گوشیش معدلشو حساب میکنه ببینه مشروط میشه یا نه !!!
یکی از فانتزیام اینه که یه روزی علم به جایی برسه که بشه غیب بشیم بعد من برم خونه آقای فلانی ببینم پسر/دختر آقای فلانی از صبح تا شب چه غلطی میکنه که بابام این همه دوسش داره و از تعریف میکنه !
یکی از فانتزیای جدیدم اینه که جلوی در دانشگاه در حالی ک دارم گوشیمو به راحتی از جیبم درمیارم سوار پرایدم بشم و باهاش جلو چشم دخترای دانشگاه یه تکاف مشتی بکشم و تو گرد و خاکش محو شم !
یکی از فانتزی هام اینه که یه دفعه یه فانتزی بنویسم بعد یکی از کارگردان های هالیود (بر حسب اتفاق پارسی هم بدونه) بیاد بگه من از این فانتزی شما خیلی خوشم اومده میخوام اونو یه فیلم کنم و این داستان شمارو ۲ملیون دلار خریدارم ! منم با غرور کامل قبول کنم و اونم ۲میلیون دلار رو بده به من و فیلمش فروش بالایی کنه بعدش همه ی کارگردان های دیگه هم برای داستان فیلم هاشون بیان سراغ من ولی دیگه حیف دیر شده چون من با اون دو میلیون دلار یه پراید ، ۳۰ کیلو پسته ، یه گوشی از اونایی که راحت از جیب درمیاد و یه بلیط به افق خریدم و رفتم تو ویلای افقم زندگی میکنم و جواب هیچ کسم نمیدم حتی شما دوست عزیز …
یکی از فانتزیام اینه که یه ساعت داشته باشم که سر جلسه هر امتحانی وقتی اونو میزنی زمان وایسه بعد برم همه جوابارو از رو کتاب ببینم و همیشه بهترین نمره رو بگیرم و وااااااااااااای آب قند بدید …
یکی از فانتزیام اینه که توی خیابون کنار یه کارتن خواب و گدایی بزنم کنار پارک کنم از ماشین پیاده شم ، طرف که اومد دستشو دراز کرد سوییچ رو بندازم تو دستش بگم : بیاااا ماله تو ! کارتن خوابه هم با تعجب و شوک زدگی بگه : آقا پس خودتون چی ؟؟؟ منم همینطور که دارم میرم رومو برگردونم و بگم : دلم میخواد تا افق قدم بزنم و بعد از چند لحظه دوباره برگردم تا یه لبخندی نرمی بزنم و برم که محو بشم ببینم کارتن خوابه زودتر از من تو خیابون محو شده باشه !!!
یکی از فانتزیام اینه که وختی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه دختره کل وسایلش بریزه زمین منم از کنارش رد بشم و بگم اووووی مگه کوری ؟ همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم بگیریمش !!! والا …
پارسال رفته بودیم تفریح بیرون بچه ها هم مشغول بازی بودن خواهر زادم که 3 سالش بود یهو گفت بچه ها بیاین سوسک پیدا کردم همه بچه ها دوان دوان رفتن سوسکو ببینن.... یه هویی گفت سوسکو بکشم؟؟؟ برادر زادم که 4 سالش بود گفت نه گناه داره آخه اونم مثل تو یه حیوونه... مارو میگی مردیم از خنده...
واسه ماشین پسر خالم میخواستیم بریم ضبط بخریم من بهش گفتم اگه بتونیم از این ضبطایی که از رو ماشینا میدزدن پیدا کنیم خیلی ارزونتر در میاد.حالا رفتیم تو مغازه پسر خالم برگشته به فروشنده میگه:داداش ضبط دزدی تمیز چی داری؟!هیچی دیگه کلی به یارو توضیح دادم که این طفلی عقب موندست و منظوری نداشته
رفتم مغازه موبایل فروشی به طرف میگم گوشی میخوام که حدودا400تومنی بشه یه گوشی اورده نگاه کردم دیدم خوبه گفتم همینو میخوام بعد اماده کرده بهم داده فاکتورش و نگاه کردم دیدم نوشته 670تومن.بهش میگم اقا این که 670تومنه میگه خوب اشکال نداره مابقی شو تو2تا قسط بده.میگم نمیخوام میگه خوب 5تا قسط بده
یکی از کارایی که دوست دارم بکنم اینه که تو عروسی اقوام یهو داد بزنم: "به افتخار دوس دختر ای داماد "!
شما یادتون نمیاد اون موقع ها کرم حلزون نبود که شبا بمالیم به صورتمون صبح بیدار که شدیم باورمون نشه اون موقع ها خیارو پوست میگرفتیم خودشو میخوردیم پوستشو میذاشتیم رو صورتمون از کرم حلزون هم بهتر بود
بابام صلاح ما رو میخواد...واسه جهنم میخواد ما رو اماده کنه........واسه همین کولر رو روشن نمیکنه
عاقاااا یه سوال!! شما میدونید فرق بین باطری و باتری چیه؟؟؟؟ یعنی من الان از کجا بدونم مال ماشینمون باطری هستش یا باتری!!!
مامانم میگه 25 سالت شده نمیخوای سر و سامون بگیری میگم یعنی زن بگیرم؟ میگه پـَـ نـَـ پـَـ ۱۲ ساعت کمه ۲۴ ساعته برو تو اینترنت باعث افتخار ما و فامیل شو
اصن لذتي كه تو برداشتن متمادي دستمال كاغذي از تو ساندويچي هست تو خوردن يه بندري دونونه مجاني نيست
یادش بخیر بچه که بودم میخواستم مثه سوباسا شم! نه اینکه استعداد نداشته باشمااا..نه امکانات نبود..ما به مرگ آرزوهامون عادت کردیم.
" فرق ما با نسل جدید " اون چیه که بدون اون نمیشه زندگی کرد ، اما دیده نمیشود ؟ جواب ما : هوا جواب نسل جدید : وایرلس
دخترا و پسرای گل خاهشا یعنی من التماس میکنم یعنی به پاتون میفتم دیگه با خانواده دعوا نکنین ما به اندازه کافی تو این مملکت خواننده داریم زندگیتو بکن دیگه. والله.
دیروز سر چهار راه یه نفر اومد گفت:عاغا عاغا گل نمیخوای؟ منم مثل فیلما دست کردم توجیبم مث چیز یه پنج تومنی دادم گفتم همشو بده یارو گفت:ببخشید عاغا دونه ای چهارتومنهه! من بعد از ضایع شدن مردم اطراف پس از گاز زدن درو دیفار لایک وای چه آدمه پولداری هستی تو
خوشم میاد تو تقویممون از روز جهانی بیابان زدایی گرفته تا روز جهانی توالت داریم،ولی روز پسر نداریم؛یعنی آدم امید به زندگی در درونش فوران میکنه
یه شب می خواستم برم عروسی یکی از دوستام داشتم جلوی آینه خودم صافو صوف میکردم که مامانم اومده میگه انقد به خودت نرس یه وقت عروس تورو با دوماد اشتباه میگیره اونوقت من بدبخت میشم عروسو کجای دلم بذارم هان!!! صدای بچه هاتو چیکار کنم!!! مادر زنتو به چی حواله بدم!! حتما بعدش می خوای بیای اینجا با ما زندگی کنی؟!! خرجتو از کجا بیارم!! اخه بابات باید چه قدر کار کنه !!!! اصلا تو غلط میکنی می خوای بری عروسی بیا برو فرشارو بشور!!!!!!!! به خدا بعده عمری عروسی خواستم برما!! حالا خداییش از دخترای خوب کسی قصده ازدواج نداره؟؟
عاشق اون دسته از پسرا هستم که : به يه دختري ميگن : کسي اذييتت کرد به خودم بگو ! دختره هم ميگه : عزيزم يکي اذيتم کرده و فحشم داده ! پسره ميگه : ولشون کن گلم، مريضن !!! خولامصبا شما که حوصله ندارين چرا الکي ميگين!؟
یکی از فانتزیام اینه که پلیس تو ایست بازرسی ماشینم رو نگهداره بگه اسم ؟ بگم عباس بگه نام پدر ؟ بگم عباس علی بگه فامیلت چیه ؟ بگم عباسی بگه از کجا میای ؟ بگم عباس آباد بگه کجا میری ؟ بگم بندر عباس پلیسه شاکی شه بگه احمق منو سرکار گذاشتی ؟؟؟ بگم نه به حضرت عباس …
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزیام اینه که وقتی با زنم دعوام شد خودمو کنترل کنم ، نازش کنم و بزارم بخوابه … وقتی خوابید قشنگ برم سر وسایل آرایشیش با ریملش کفشامو واکس بزنم … کرم دور چشم و شبشو بمالم به تایرای ماشینم … با مداد سیاه دور چشمش خشای روی کفشمو پر کنم … با دستمال مرطوبشم میتونم میز کامپیوترمو قشنگ تمیز کنم ، با موچینش یه حالی به موهای دماغم بدم …
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزیام اینه که تو ماه رمضون اشتباهی برم عاب بخورم بعد عذاب این حرکت وجدانم رو گریبان گیر شه شش روز به درگاه خدا ضجه به عرض آوررم آخرش وحی بیاید بنده ابله من برو گمشو اون رساله رو بخون بغرعان مجید و کریم خوردن و آشامیدن از سر سهل انگاری مانعی ندارد
فانتزی من اینه که تابستون یه خواستگار کچل واسم بیاد که کلاه گیس سرش گذاشته باشه بعد ما تارف کنیم بشینه جلوی کولر بعد که نشست من کولرو بزنم دور تندش کلاشو باد ببره و همه بهش بخندن....... عایا این فانتزیه؟؟؟؟ مردم آزاریه؟؟؟؟ گزینه 3؟؟ همه موارد؟
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
مهم ترین فانتزی زندگیم اینه که یه روز منو بفرستن کره جنوبی فقط ۴۸ساعت بهم وقت بدن تمام چیزایی که توی این چند سال میخواستم از اینترنت دانلود کنم ولی به خاطر سرعت پایین نتونستم رو دانلود کنم برگردم ، به خدا بر می گردم !!!
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتری هام اینه به بابام بگم ماشین می خوام دستم بگیره ببره در بنگاه بگه هر کدوم می خوای انتخاب کن بخرم واست پسرم. یکی از فانتری هام اینه صبح از خواب پاشم بگم نه امروز حس کار نیست زنگ بزنم به دوستم بگم امروز من نمیام خودت برو. یکی از فانتزی هام اینه سوار ماشین شم بعد برم وسط آب تا سقف زیر اب بعد 1 دقیقه از اون ور اب بیام بیرون و ماشینم آخ نگه.
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزیام اینه که با یدونه گوشی شروع کنم به هک کردن یه وایرلس و بعد که هک شد واسه طرف یه پیام بفرستم که وای فای شما امنیت نداره نع یکی از فانتزیام اینه که تو بانک یه فراری اenzo برنده بشم با تمام سرعتش توی خیابونا بچرخم و برم باهاش از اینجا تا شمال رو تخته گاز تو اوتوبان خاص با 300 کیلومتر سرعت!!
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزیای من اینکه مهمون بیاد خونمون بگه من تا اخر هفته اینجا میمونم بعد تنها کاری که میتونم بکنم اینکه برم تو دستشویی دمپایی هارو خیس کنمبعد خودتون میدونین که چی احساسی بهشون دست میده
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزیام اینه که:یه روز بابام یه کیلو بادوم هندی و یه کیلو پسته بخره،بیاره به اتاقم بعد بگه: بچه ی گلم بیا اینارو بخور تا جون بگیری بتونی دوباره اپ کنی. ولی نمی دونم چرا همیشه که میاد به اتاقم میگه: الاغ از پای اون عاخور بلند شو و از این طویله کوفتی بیا بیرون بععععله یه همچین پدر با ادبی هم داریم
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزیام اینه که یه پراید توی بانک ببرم بعد بفروشمش با پولش ویلا و زمین و خونه و چند تا ماشین بخرم آخر سر هم زن بگیرم
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزی هام اینه که با وامی که از بانک بگیرم یه جزیره شخصی بخرم سفا و سیتی .. هر روز برم تو دریاچه شنا کنم هیچ کسی هم نباشه هاااا.
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزیام اینه بفهمم جرا با اینکه سالهاست در توليد گوجه فرنگي خود کفا شديم اما هنوز اسمش به گوجه ملي تغيير نيافته!
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزیام اینه که یه پتو اختراع بشه که سوراخ سوراخ باشه ، واسه ماهایی که همیشه گرممونه ولی بی پتو هم خوابمون نمیبره
•.•.•.•.•.•.•.•فانتزیای جدید•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فانتزی هام اینه که وقتی روی صندلی مترو نشستم یه لحظه بلند شم ملت که هجوم آوردن سمت صندلی موبایلمو از جیبم دربیارم بشینم.
واقعا شانس آوردیم همه بیماریها رو خارجی ها کشف میکنن و اسم خودشونو میذارن روش وگرنه مثلا بجای پارکینسون باید میگفتیم مرض کامبیز یا درد حاج مرتضی وبرادران به غیر مجتبی!!!
=====جوک های جدید و خنده دار=====
الان پشه اومد بهم گفت: سلام، نیشت بزنم؟ گفتم نه عزیزم مرسی… گفت خواهش میکنم و رفت پشه ها چه با ادب شدن!
=====جوک های جدید و خنده دار=====
به هیچکس و هیچ چیز در این دنیا وابسته نباش حتی سایه ات در زمان تاریکی تو را تنها می گذارد . . .
=====جوک های جدید و خنده دار=====
مـــــن اگــــه یـــــه نفــــــر دیگــــه بودمــــو ، خــــــودمـــو می دیـــدم عـــــاشقــــش می شــــدم بی شـــــک ولی شمــــاهـــــا انــــگار نـــه انگــــــار ! خجــــالت نمی کشیــــد واقعــــاً !؟
=====جوک های جدید و خنده دار=====
شايد اشكال كار اينه چون بخشی از نژاد آريايي از ٢ قوم مادها و پارتها بوجود اومدن! براي همين تمام مشكلات تو مملكت يا از طريق پارتی حل ميشه يا مادی!!!
=====جوک های جدید و خنده دار=====
این چینیا واقعا زبون همدیگرو میفهمن یا جلو بقیه آبرو داری میکنن؟!
=====جوک های جدید و خنده دار=====
آیا میخواهید همیشه و همه جا بدرخشید؟ به خودتان مقداری اکلیل بزنید.. من امتحان کردم خوب جواب داد
=====جوک های جدید و خنده دار=====
یه سوال از خانم ها دارم…. زشته بخدا… از سوسک میترسی؟ آخه شما تو شکم سوسک جا میشی؟ نه جامیشی؟ نه خب بگو میخام بدونم!!!!
پسره ۱۱ سالشه استاتوس گذاشته اگه بابام برام آیفون نخره شب خونه نمیرم ! من تو اون سن یه عینک شنا داشتم وقتی میرفتم حموم تشتو آب میکردم با کله میرفتم توش و ساعت ها به شادی میزیستم
یکی از پیچیده ترین آدرس دادنا دادن آدرس به کسیه که داره پشتتو میخارونه هست
از قسمتای خوب تنها رندگی کردن اینه که ته دیگاتو یه هیچکس نمیدی !
یه پتوی مستطیل شکل دارم بعضی وقتا از عرض میوفته رو پام اصابم خراب میشه هی باید Rotate ـش کنم !
مزدور چیست؟ نوعی موز هست که در مناطق دور یافت میشود !
آیا میدانید چه کسی اولین بار ماست رو کشف کرد آیا میدانید چه کسی اولین بار آن را با خیار قاطی کرد آیا میدانید چه کسی به آن گردو و نعنا را افزود لامصب خیلی حال میده ، هرکی بوده دمش گرم !
کسایی که اول رابطه بهت میگن بی احسـاس همون لعنتی هایی هستن که وقتی عاشقت کردن ، آخرش بهت میگن یه کم منطقی باش
دوسـتـای واقـعـی پشت سر هم حـرف نـمیـزنـن جمع میشن با هـم پشت سر بـقیـه حرف میـزنن !! ( از کتاب اصول زن بودن – جلد ۸ – پـاورقی صفحه ۲۰۱۳ )
دقت کردین دو جا جاذبه زمین هیچ شمرده شده یکیش تو خارج از جو زمینه یکی دیگشم تو کارتون فوتبالیستهاس !!
به سلامتی مادری که اگـه ۱۰۰ تـا پـریز خالی هم باشه برا وصل کردن جاروبرقی ، گوشیه تو رو از شارژ در میاره !
باز کردن ســـــر حرف گاهــــی اوقات از باز کـــردن گاوصنـــدوق بانــک هــم سخــــت تره
یکی از مشکلات دوران تحصیل اینه که وقتی گرسنت میشه نمیتونی درس بخونی وقتی هم که سیر میشی نمیتونی درس بخونی ولی مشکل اصلی تر اینه که حد وسط نداره ، یا گرسنه ای یا سیر !
نمیدونم چه رمزیه لامصـــب بعضیـــــا میگن “عزیــــــزم” انگار فحــش دادن ولی بعضیا به آدم میگن “دیوونـــــه” انگار دنیـــا رو به آدم دادن
فرهنگ استفاده از ابزارها و سرویس های تکنولوزیک ، مورد بسیار مهمی است که همواره بسیاری از مردم خواسته و یا ناخواسته درگیر و دست به گریبان عدم رعایت آن هستند .
این روزها که استفاده از این ابزارها که مهمترین آنها موبایل ، تبلت و لپتاپ بسیار شایع شده جدا از آگاهی چگونگی استفاده فنی از این ابزار ها ، فرنگ رفتاری آن بسیار مهم و قابل توجه است ، که زیر پا گذاشتن آن در بسیاری از جوامع ، بی ادبی و بی احترامی به حساب می آید .
امروز به شرح چند مورد از رفتارهای شایع و نادرست میپردازیم (البته به زبان طنز)
بیائیم چند مورد رو با لحن خودمانی دور هم مرور کنیم !
مورد دوم : (دوم رو اول میگم ، چون مهمتره) یکی از مواردی که همه از ما از اون متنفر هستیم تماس کاری زیاد و اس ام اس بازی بیش از حد کسی ، میان جمعی ۲-۳ نفره و یا بیشتر هست ، به طوری که جو جمع رو تحت تاثیر قرار میده .
تصور کنید با دو نفر از دوستانتان در حال گپ و گفتگوهستید ، برای شما چپ و راست اس ام اس میاد ! حتی امکان داره دوست دوران مهد کودکتون هم این وسط یاد شما بیوفته و بهتون زنگ بزنه ! مسلما دوستان شما بهتون نمیگن اووووه استاد ! چقدر تو باحالی ، چقدر سرت شلوغه ، ما اصلا به تو نمیخوریم !
تحقیقات ما نشون داده که ۷۳٫۸ درصد از دوستان اینجور مواقع شما رو مورد لطف و عنایت خودشون قرار میدن و حداقل چیزی که بهتون میگن اینه که جمش کن بابا ایکبیری ! اون ۲۶٫۲ درصد دیگه هم اگه بهتون چیزی نگن حتما یه چیزیای خیلی بدی تو دلشون بهتون میگن ، حق دارن دیگه خب .
مورد اول : عنایت داشته باشید ، یکی دیگه از مواردی که خیلی بده اینه که شما به چه حقی بدون اجازه طرف پشت خط ، صداش رو توی جمع میذارید رو بلندگو !؟ ها ؟ شرم نمیکنی ؟ باز هم تحقیقات ما نشون میده که توی این جور مواقع ، طرفی که صداش داره از بلندگو پخش میشه یدفه بهتون یه جمله ای میگه که تصورات دوستانتون در مورد شما له میشه آقو ! ها ها ها .. حالت جا اومد !؟
مورد سوم : تصور کنید که شما با نامزدتون ! در حال اس ام اس بازی هستید یدفه مهر شما گل میکنه و اس ام اسی ۴ پارتی شامل گزیده ای از کتاب لیلی و مجنون و با هزار آب و تاب براش میفرستین بعد از ۸ دقیقه و ۳۳ ثانیه اس ام اس میاد ، شما هم حمله ور میشین سمت گوشی ، با کلی عشق دکمه رو فشار میدین و میبینین که “دهکده پارک آبی ! بوده” (ببخشید اس ام اسه دیگه ، یهو میاد)
یکم دیگه صبر میکنین تا جواب میده ، بازش میکنین میبینین که نوشته “مرسی” ینی با این کار یه کپسول آتش نشانی روی شعله های عشق شما خالی میکنه ، به خدا حرص داره نکنید این کارو ! (البته این مورد سوم برای شما نبود ، باید به نامزدتون بگید بیاد بخونه !)
مورد چهارم : همیشه شرایط طرف مقابلتون رو برای جواب دادن به اس ام اس یا تماس خودتون درک کنید .حالا این که گفتی یعنی چه !؟
براتون مثال میزنم : وقتی میدونید طرفتون پشت فرمونه که خیلی خطرناکه پشت فرمون که میگم شامل فرمون موتور هوندا ۱۲۵ هم میشه ها ! وقتی میدونید طرفتون توی جلسه خیلی مهمیه (مثلا: جلسه بحرانی جهت پیدایش مادر هاچ زنبور عسل!) وقتی طرفتون در شرایط فیزیکی برای پاسخ دادن نیست !
مثلا : مورد بوده که طرف توی عسلویه تا کمر تو چاه نفت بوده ، از هر انگشتش یه چیکه نفت میچکیده نامزدش گیر داده که چرا تو دیشب موقع خدافظی بوس نفرستادی برام !؟ (محققان ما توی این لحظه به مدت ۱۷ روز کاری هنگ کردن)
وقتی طرفتون در شرایط فکری جهت پاسخ گویی به اس ام اس شما نیست
مثلا : اصلا خودم ، همین لحظه که دارم این مطلبو برا شما مینویسم نیاز به تمرکز دارم ، مگه نه ؟ خب حالا طرفم هی اس میده که : یکی از خصوصیات اخلاقی من که تو خیلی دوست داری چی هست ؟ یکی از خصوصیات اخلاقی من که تورو خیلی آزار میده چی هست ؟
با ذکر مثال توضیح بده (یکم صب کنین جواب بدم لطفا ، دعوامون میشه اگه جواب ندم ، ببخشید خب ببخشید معطلتون کردم ، جونم براتون بگه که خلاصه از این موارد زیاد هست خودتون رعایت کنید دیگه ، عه ، حتما باید بهتون توهین بشه !؟!؟
مورد پنجم : این مورد هم خیلی مهمه پس توجه کن که امکان داره یه روزی خودت توی این مصیبت قرار بگیری دوست من ! وقتی یه بنده خدایی توی مکان های عمومی مثل اتوبوس ، تاکسی و یا مترو به اجبار در کنار شما قرار گرفته چه گناهی کرده که براش اس ام اس اومده و یا مجبوره که جواب بده که تو چهار چشمی زل زدی تو صفجه گوشیش ؟
شاید سر بریده تو اس ام اس باشه ! فوضولی آیا ؟ دوست فوضول من ، سعی کن در این مواقع سرت رو برگردونی یه طرف دیگه و بذاری طرف با آرامش جواب بده اگر ارتروز گردن گرفتی با من مورد بوده که طرف تو مترو توی اس ام اس نوشته : یارو زیپش بازه ، یدفه ۷ نفر نیگا کردن به زیپ شلوارشون ! اصلا ضرب المثل داریم که در حریم خصوصی بازه ، حیای تو چی میخواد این وسط !؟
مورد ششم : وسط مجلس ترحیم همه نشستن که ناگهان صدای زنگ موبایل فراگیر میشه :
دلُم پی دلته جومه نارِنجی… کجا منزلته جومه نارِنجی
روایت داریم که در این لحظه ۹۹ بار ضربه با دمپاییای نیکتا به دهن شخص مورد نظر حلال است دوست من ، موبایل یه آپشنی داره به اسم سایلنت کتابخونه ، مجالس رسمی ، مکان های عمومی که سکوت مهمترین بخش اون هست ، جلف بازی و بیشعوری نمیپذیره ! خب دوستان تا اونجا که میدونستم نوشتم ، با رعایت نکاتی که بهتون توصیه شد سعی کنید رستگار شوید .
الهی قربونت برم امروز چقد خوشگل شدی . . . خب دیگه بهتره از جلوی آیینه برم کنار
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
نصف جذابیت دخترا به ترسو بودنشونه... دختری ک سوسک بکشه ب درد زندگی نمیخوره...
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
تو نت آگهی زده روغن مار صد در صد گیاهی!!!!!!!!!!!!!!!! ای خدایا تو رو به همین وقت قسم منو بکش راحتم کن....
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
میگن تو جهنّم ترتیب روزا اینجوریه: شنبه عصر جمعه عصر جمعه عصر سیزده به در 31 شهریور عصر جمعه
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
مادره خطاب به پسرش: نیوتن رو میشناسی ؟ پسره :نه کی هست؟ مادره : اگه به درسات بیشتر توجه میکردی میشناختیش ! پسره: خیلی خوب ، پارمیدا رو میشناسی ؟ مادر : نه !!! پسره : اگه به شوهرت بیشتر توجه میکردی میشناختیش !
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
شماهم وقتی شبا یهو از خواب بیدار میشید گوشیتونو با یه چشم چک میکنید!؟
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
یه روز کتابمو دادم به دوستم از صفه ۷۸ میشه فهمید شام قرمه سبزی داشتن از صفه ۱۰۴ هم میشه فهمید بعدشم انار کوفت کرده !
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
توی دوره و زمونه ایی که یه پسر ۱۶ ساله با ۴۰ کیلو وزن و یه ماشین شاسی بلند میشه مرد رویاها ما همون نامرد باشیم بهتره !
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
مامانم بهم زنگ زده من : جانم؟ مامانم : جانم نیست منم!
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
الان تو ماهی از سال هستیم که پدرا وقتـی نصف شب بیدار میشن؛ نه کولر روشنه نه بخاری که خاموش کنن، میرن پنجره رو میبندن2013
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
اینکه توقع داشته باشی چون آدمِ خوبی هستی دنیا باهات خوب رفتار کنه مثل اینه که از یه گاو توقع داشته باشی کـــه چون گیاهخواری،بهت حمله نکنه !
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
آرزو های من خیلی بی حیان هیچ کدوم جامه ی عمل نمی پوشن ! بی ادبا
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
کارنامه ایرانی ها : زبان انگلیسی = ۱۹ زبان فارسی =۱۳
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
پیاده شدن از مترو تو ایران مث شنای قورباغه میمونه باید جمعیت جلوی در مترو رو بشکافی تا بتونی پیاده شی!
∞∞∞∞جوک خنده دار∞∞∞∞
بابام بهم میگه یه شامپوی خوب خارجی واسه خودت(!) بخر فردا میخام برم حموم!
فانتزیم اینه 1 شب، فقط 1 شب تا صبح بشینم پای نت مامانم 675 بار نیاد بگه چی کار میکنی (اگه مشغول درس خوندم باشم 1 دفم بیدار نمیشه ها)
یکی از فانتزیام اینه که: یه کیف دستی مردونه پیدا کنم که توش پر از تراول و چک باشه به ارزش 5/6میلیارد منم روحیه انسان دوستیم گل کنه بگردم صاحبشو پیدا کنم بعد یارو از امانت داری من خوشش بیاد و بگه بیا دختر منو بگیر منم در کمال ناباوری قبول کنم میگی چقدر بی جنبم نه عزیز من اون موقع که کیفو پیدا کردم نخواستم که پولو خرج کنم ولی اون موقع که دخترشو گرفتم خیلی راحت پولارو خرج میکنم مثل اینکه میگن هلو بپر تو گلو بعله بعله یه همچمین آدم باهوشیم من
یکی از فانتزیام اینه که با مخاطب خاصم دعوام بشه بعد اون منو هل بده و سرم بخوره گوشه میز و ضربه مغزی بشم بمیرم و مخاطب خاصم رو ببرن زندان بعدش ولی دم ( مادرم ) رضایت ندن و بگن باید حتما قصاص بشه و در یک سپیده دم سرد درحالی که مخاطب خاصم یه شلوار گا گلی بپوشیده با قدم های لزان بره روی چهارپایه و موقعی که مامورمیخواد طناب رو بندازه گردنش یه صدایی از دور داد بزنه نه! ننننننه! بعد ببینن که مامانم بیاد پیشونی مخاطب خواصم رو ببوسه و طناب رو بندازه گردنش و بگه بوئینگ من که رفت...... رو کنه به مخاطب خاصم وبگه تو هم برو به جهنم و سپس چهارپایه رو هل بده و با یک نوای غم انگیز دوربین سایه مخاطب خاصم رو که داره بالای طناب دار میلرزه نشون بده و سپس آرام وآرام بره رو به آسمون سنگ دل هم خودتونین
فانتزي من اينه بدونم وقتي رفتيم بهشت از كدوم درخت بايد سيب بخوريم عايا؟؟!!!!!!
فانتزی من اینه که اون صفحه تبلیغاتی که باز میشه و میگه اگه این صفحه را ببندید دیگر باز نمی شود مرد باشه و به حرفش عمل کنه
فانتزیم اینه یه روز انقدر بزرگ بشم که از هیچکس و هیچ چیز نترسم غیر از خدا.
یکی از فانتزیای من اینه که بوکسور شم برم مسابقات جهانی،تو فینال بیوفتم با یه اسرائیلی،بجا اینکه انصراف بدم، میرم تو رینگ تلافی این تحریمارو روش دربیارم، لتوپارش کنم جوری که راهیه بیمارستان بشه،بعد من قهرمان شم وقتی که دارن سرود تیم قهرمان ایران قهرمان بمان ایرانو پخش میکنن با یه الکترو اسموک تو گوشه ی رینگ محو شم!
یکی از فانتزیهام اینه کــــه اولین نوزادی کــه تو فامیل بدنیا اومـد بهش لیمو ترش بدم از قیافش عکس بگیرم … یه همچین آدم با مـحبت و بچـه دوستی هسـتم من !!
یکی از فانتزیام اینه کـــه مثلا واسه آخر ترم درس نخونم برم امتحان بدم بعد ببینم استاد داده بهم ۱۹ !!! بگم استاد چرا استاد ؟؟؟ بگه من میدونم تو درست خوبه برای امتحان نتونستی بخونی …
یکی از فانتزیام اینه کـــه یه ساعت داشته باشم که سر جلسه هر امتحانی وقتی اون رو میزنی زمان وایسه بعد بـرم همه جواب هارو از رو کتاب ببینم و همیشه بهترین نمره رو بگیرم، وااااااااااااای آب قـند بدیـد …
با فک و فامیل نشستیم اسم فامیل بازی کردیم دائیم برای میوه با «ی» نوشته یه کیلو خیار!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
این فیلما که مادر پدرا قبل از رفتن تو اتاق بچه شون در می زنن اجازه می گیرن، اینا همش کلک سینماییه، جلوه های ویژه ست!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
دقت کردین ما ایرانیا همه چیو می ذاریم رو زغال: جوجه، گوشت، دیزی، چای، ذرلت، اسپند، گوجه، فلفل، بادمجان، سیب زمینیف تنباکو، تریاک، قلوه، جگر، دل، دنبه
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
روزگارا که چنین سخت به من می گیری با خبر باش که خیلی داری سخت می گیری دیگه! مسخرشو درآوردی
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
مشکلات از جایی شروع شد که به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعا اربابه
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
مصارف جعبه یک بار مصرف پنیر در بعضی نقاط: - خود پنیر - قالب یخ - پیمونه برنج - جا قرصی - جا ادویه ای - جا مدادی - کاسه حمام - تفاله گیر ظرفشویی - تحویل به بازیافت - افسوس خوردن که چرا دادنش بازیافت
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
یکی از فانتزیام اینه که یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم تو جمع غریبه ها ادای آدم مریض ها رو درآرم یکی ازم پرسید چی شده؟ بگم چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآآآه لامصب اِندِ کلاسه!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
دوستای عزیزی که می رین باشگاه، تو رو خدا رو همه قسمت های بدنتون متناسب کار کنین بعضیا بالاتنشون اندازه گودزیلاست پاها عین ملخ مزرعه!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق پولامو جمع کردم و یه ساعت مچی بهش کادو دادم برگشته می گه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود همین که سعی کنی تو زندگیت آدم باشی برای من باارزش ترین هدیه س!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
هر کس فیس بوک را نشناسد نیمی از عمر خود را به فنا داده است و هر کس بشناسد، تمامآن را!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
یه آهنگ خیلی قدیمی هم هست که تقریبا مال دوره صفویانه. می گه که ... چیه؟ انتظار داری من بدونم چی می گه؟ مگه ضبط بوده اون موقع؟
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
کار بابام از کولر گذشته دیگه شبا بلند میشه میاد مودم رو خاموش میکنه!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
پسره با سن داداشش رو هم 13 سال نمی شه بعد استاتوس زده GalexyS4 یا I-Phone کدومش؟ اگه یکیش رو برام نگیرن شب خونه نمی رم! من سن اون بودم یه دونه از این عینک شنا داغونا داشتم حموم که می خواستم برم با خودم می بردم، بعدش تشت رو آب می کردم با کله می رفتم توش و ساعت ها به شادی می زیستم! والا!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
دکمه روشن کنترلو 20 بار می زنی تلویزیون روشن نمی شه عصبانی می شی، 2 بار پشت سر هم محکم فشار می دی روشن می شه دوباره خاموش می شه!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
دیگه به درجه ای از عرفان رسیدم که واسه خودم یه چیزی تعریف می کنم می خندم تازه آخرش هم از خودم می پرسم جان من؟!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
گفت بی من چی می کشی؟ گفتم نفس!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
قبض موبایلمو برای بابام فرستادم آخرشم نوشتم بوس! بابام بهم اس ام اس داد اون بوسو پاک کن قبضتو بفرست واسه اون پدر سوخته ای که باهاش حرف می زدی!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
بهترین مکان برای خواب خونه خود آدمه راحت ترین توالت، توالت خونه خود آدمه راحت ترین لباس، لباس خود آدمه خوش فرمون ترین ماشین، ماشین خود آدمه بهترین جزوه، جزوه خود آدمه تمیزترین دست، دست خود آدمه بامزه ترین بچه، بچه خود آدمه ولی خوشبوترین ادکلن، ادکلنه کسیه که تو خیابون از کنارت رد می شه!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
به نمک روی آلوچه قسم، خانومه اومده می گه: ببخشید شما که کامپیوتری هستی، نرم افزار free space داری؟ هر چی میخوام کپی کنم رو هاردم می گه free space نیاز داری! خدا به سر شاهده قلبم گرفت اصلا!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
یه سوالی ذهنمو درگیر کرده خه من که سنی ندارم، کی وقت کردم این همه بدبخت شم؟
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
یکی از محاسبه هایی که سریع انجام می دیم، محاسبه فاصله من و دادشم و خاهرم نسبت به آیفونه وقتی یکی زنگ درو می زنه!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
دقت کردین همیشه وقتی دستاتون کثیف یا دستکش دستتونه صورتتونن خارش می گیره؟
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
بابام تا یه جایی بیشتر ساعتو بلد نیست وقتی می رم بیرون از یه ساعتی به بعد هی زنگ می زنه می گه می دونی ساعت چنده؟!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
تو خیابون لم داده بودیم به یه ماشین مازراتی یک میلیارد و 200 میلیونی یه پسره اومد بهم گفت ماشین خودته یا بابات؟ نیم نگاهی بهش کردم و گفتم دوست داشتی تو هم یکیشو داشتی؟ سوئیچشو درآورد سوارش شد و رفت. درجا افسردگی گرفتم الانم تحت درمانم!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
پسرا موجدات شادی هستن به چند دلیل: - اسم و فامیلشون رو همیشه نگه می دارن - مکالمات تلفنی شون بیشتر از یه دقیقه نیست - برای یه سفر پنج روزه یه شلوار جین کافیه - اگه جایی دعوت نشن قهر نمی کنن - در طول زندگی نیازی به تغییر مدل مو ندارن - برای 25 نفر در طول 25 دقیقه سوغاتی می خرن
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
بالاخره تو شرکت اپل استخدام شدم اونجا سیب گاز می زنم!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
یه شوهرم نداریم که به هوای اون حالا قورمه سبزی که نه ولی حداقل یه نیمرو پختن یاد بگیریم!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
چقدر خوبه وقتی که داری جوجه کباب درست می کنی خودش بچرخه و بگه: اینجام ... اینجام ... اینجام نپخته! این دانشمندا چیکار می کنن پس؟ الکی فقط دارن حقوق می گیرن!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
یارو از نیمرخ شبیه قالپاق پیکانه استاتوس زده درگیرم نشو رسوا نمی شوم! آخه پلشت تو خوبه عامل جنگ جهانی سوم نشدی!
• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •
لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار می کنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه؟ میگم نه، رو زمین داشت گریه می کرد گذاشتمش رو پاهام آروم بگیره! بعد بهش میگم کاری داری باهاش؟ میگه نه، صدای گریه ش تا تو اتاق من میومداومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن!
اعتراف میکنم بچه که بودم از حرف بزرگترا فهمیده بودم صدام آدم بدیه ، یه بار که از تلویزیون داشت تصویر صدامو پخش میکرد رفتم یه چکش آوردم که صفحه تلویزیون رو بشکنم و بتونم صدامو بکشم و قهرمان بشم….. یعنی یه همچین مخایی بودیم ما دهه شصتیا….
اعتراف میکنم من از اون آدمام که اگه بابام پشتم نباشه از گرسنگی میمیرم…..نمیتونم یه لقمه نون در بیارم زندگیمو بگذرونم…..خداییش بابای که پسره من دارم؟؟!!ببخشید ببخشید اشتباه شد…..منم پسرم که بابای من داره؟؟!!!
اعتراف میکنم برای اولین بار ک سوار ون شدم، موقع پیاده شدن دستگیره در رو فشار دادم تا باز کنم . نمیدونستم که در اتوماتیکه و باید راننده وا کنه.
اعتراف میکنم که کوچیک که بودم کتری رو میزاشتم رو گاز تا ابر درست شه توی اشپزخونمون یه همچین نابغه ای ام من دارم اینجا طلف میشم
اعتراف میکنم ۶ سالم که بود با دخترخاله هام نقشه کشیدیم که مزاحم تلفنی بشیم واسه همین مرغ همسایه رو قرض گرفتیم زنگ میزدیم خونه مردم، میگفتیم ببخشید مرغ ما با شما کار داره بعد گوشی رو میگرفتیم جلو نوک این مرغه اینقد دم و پر وبال این مرغه رو میکشیدیم و میزدیم تو سرش که صداش تا آسمون میرفت! الان روح اون مرغه هرشب میاد به خوابم!
اعتراف میکنم… . . . ولش کن بابا ظرفیت رازداریو ندارین میرین همه جا جار میزنین ابروم میره
اعتراف میکنم که سال دوم دبیرستان 4واحد مبانی کامپیوتر داشتم بار اول بود که موس و میدیدم اسمشو بلد نبودم بهش میگفتم( ماس ماسک )خدا دوستمو حفظ کنه اسمشو بهم یاد داد.
اعتراف میکنم خونه بغلیمون عروسیه ما طبقه چهارمیم اونا ویلایی هی دارم فکر میکنم با این تفنگم خواننده هرو بزنم که مثل بز می خونه کمک کنین تصمیم مهمیه
اعتراف میکنم بعضی وقتها تو پیاده رو که دارم راه میرم یه قیافه خیلی نگران به خودم میگیرم و هی پشت سرم و دور و اطراف رو نیگاه میکنم که مثلا مواظبم کسی تعقیبم نکنه! یه جوری که انگار از طرف یه سازمان مخوف تحت نظرم! یه لذت خاصی داره لامصب!
اعتراف میکنم سال85 وقتی برای اولین بار سیمکارت خریدم، از بس کسی بهم زنگ نمیزد میرفتم پای تلفن عمومی و به خودم زنگ میزدم!
اعتراف میکنم که یه روز توخیابون بودم, متوجه شدم گوشیم رو از خونه جا گذاشتم,سریع دست بردم تو جیبم که گوشیمو بردارم و زنگ بزنم خونه و بگم:اگه کسی امروز بهم زنگ زد خبرم کنید….!!!!!!!
سوم ابتدائی توی مدرسه از بچه ها یه تردستی یاد گرفتم.از فرط ذوق اصلا نفهمیدم چطوری رسیدم خونه با عجله وبدون اینکه حتی کولیمو زمین بذارم تردستی رو برای خواهر کوچکترم که 5سالش بود اجرا کردم (تردستی:ادعا میکنم که میتونم کاغذو از طریق گوشم بفرستم توی دهنم.از قبل یه تکه کاغذو زیر زبونم قایم کردم یه تکه کاغذم توی دستمه.حالا اینی که توی دستمه رو میارم کنار گوشم و اونی که توی دهنمه رو نشون میدم) وقتی اجرام تموم شد سبک شدم رفتم تا ناهار بخورم.حالا خواهر فسقلیم تصمیم میگیره همین تردستی رو برا عروسکهاش اجرا کنه.وای ی ی ی ی ی.تصور کن خلاصه بیمارستان و دکتر و شستن گوش و گریه و ….. خودم دارم اعتراف میکنم که مخل خانوادم
اعتراف می کنم که: موقع رانندگی تو میدون داشتم می پیچیدم که یکی خیلی بد پیچید جلوم. منم عصبانی شدم داد زدم: بیا، یهو بیا تو خیابون! هنوزم نمی دونم چی می خواستم بارش کنم که این رو گفتم: بنده خدا هنگ کرده بود.
اعتراف می کنم که: دوستم زنگ زد خونمون گفت علیرضا امروز میای سر کار؟ گفتم نه شهرستانم! بعدش فهمیدم چه گندی زدم چون به خونه زنگ زده بود نه موبایل!
اعتراف می کنم که:بچه بودم یه کارتون نشون می داد که مورچه زیره فیله یه سوزن می زاره و فیله میره هوا. منم زیره یه بنده خدایی سوزن گذاشتم که بره هوا جیغ زد ولی متاسفانه نرفت هوا!
مکان خوابگاه:نوبت کیه چایی دم کنه بچه ها:کی چایی میخوره تو این گرما؟ وقتی من با لیوان چایی میام تو اتاق بچه ها:نمیدونی چهار نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
تازه میفهمم موفق باشید استاد آخر برگه امتحانی جواب همون خسته نباشید هاییه که وسط درس دادنش میگفتیم
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
یه بار تو ورق امتحانم انقدر چرت و پرت نوشتم به جرم توهین به شعور استاد به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شدم
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
کلاس نه گذاشتنیه نه داشتنی نه رفتنی کلاس فقط پیچوندنیه به افتخار همه دانشجوهاااا...
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
هروقت تونستی با تقلب نمره خوب بگیری به خودت افتخار کن با خرخونی که همه میتونن 20 شن
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
بیاااا دوری کنیم از درس بیاااامشروط بشیم کم کم بیاااا با درس تو بدتر شوووووو بیاااا این ترم تو رد شوووو رد شوووو ببین گاهی یه وقتایی دلت میگیره از استاد نه میخوابم نه بیدارم از این نمرات من پیداست
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
دانشجويان عزيز درفصل امتحانات زياد به خودتان فشار نياوريد حتي امام(ره) هم به شما اميد نداشت.هميشه ميگفت اميد من به شما دبستاني هاست
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه: - اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل ... - خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب ... - کار گروهی در هنگام امتحان ... - حرف زدن بدون تکون خوردن لب ...
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
دانشجوی عزیز،وقتی که شما سر کلاس اس ام اس میفرستی من کاملا متوجه میشم, چون هیچ احمقی به خشتک خودش زل نمیزنه در حالی که لبخند روی لباشه ! دوستدار تو, استاد
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
سه تا از بهترين خوابيدنهاي دنيا: 1.خوابيدن رو پاي مامان وقتي کلي خسته اي 2.خوابيدن رو شونه عشقت وقتي کلي تنهايي 3.خوابيدن با چشماي باز وقتي استاد داره درس ميده !
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
یه بار تو دوره دانشجویی 4 نفری سوار یه پیکان شدیم شیشه بالابر نداشت! میدونید که چی میگم ؟ به راننده به مسخره گفتم اقا شیشه هاش برقی؟؟؟:))) (کل ماشین زد زیر خنده) راننده هم با جدیت گفت بله برقیه!!! بعدشم یه دکمه زد شیشه سمت من اومد پایین!!!
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
ای اس ام اس برو پیش اونی که دارم بهش فکر می کنم..یه دونه بزن تو سرش برگرد بیا با هم بهش بخندیم
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
یه دختر نمیتونه کمکتون کنه تا نمره قبولی بیارید، ولی نمره های قبولیتون میتونه کلی دختر براتون جایزه بیاره، پس به درس خوندن عشق بورزید نه به دخترا ! (سازمان حمایت از آینده پسرای تنها)
دستمال کاغذی گرد کردم گذاشتم تو بینی م مامان بزرگم میگه بینیت خون اومده؟ پ نه دیدم از دماغم داره هوا میاد گفتم حتما پنچر شدم فعلا اینو رد کنم که بادم خالی نشه
رفتم مغازه میگم cd دارید؟ میگه خام؟ پ ن پ تنوری باشه با قارچ و پنیر
میگه شما تو خونه همش سه تا بچه این؟ پ ن پ بابام مارو نمونه زده اگه مقرون به صرفه بودیم ایشالله خط تولید انبوه رو راه اندازی بکنه
رفتم داروخونه میگم باند دارین؟ می گه باند پانسمان زخم؟ پ نه پ باند فرودگاه فقط بی زحمت سه بانده باشه
داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت همسایمون می گه به سلامتی تشریف می برید مسافرت؟ پ ن پ ماشینمون بی تابی می کنه اومدیم پیشش زندگی کنیم تنها نباشه
بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین تازه می پرسه خورد به دستت؟ پ ن پ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم عجب گلی بود
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ پ ن پ برد انتی ویروس نصب کنه برام
به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار بهم می گه تشنته ؟ پ ن پ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم
رفتم مرغ فروشی به فروشنده می گم بال دارین میگه بال مرغ؟ پ ن پ بال هواپیما چند تا کوچه پایین تر سقوط کردیم می خوام درستش کنم
زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن دختره گوشی رو برداشته ، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید ؟ میگه واسه عکس گرفتن ؟ پ ن پ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم بعد می خنده میگه 6 وقت داریم بهش میگم قبل از 6 هم کسی نوبت داره ؟ پ ن پ امروز رو کلا واسه همسر آیندم خالی کردم
مانتوش بیشتر شبیه جلیقه آرایششم که شبیه جن شده موهاشم مثل آنشلی قرمز کرده و باید با میکروسکوپ روسریشو دید می گه به نظرت برم بیرون گشت ارشاد می گیرم ؟ پ ن پ می برنت صدا و سیما تو برنامهی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی
به بابام میگم پول بده میگه اونی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟ نکنه همشو خرج کردی؟ تا اومدم بگم پـَـ زد تو دهنم نذاشت حرف بزنم من فقط می خواستم بگم پس اندازشون کردم
تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده 4 لیتری تکون میدیم طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
پ نه پ می گیم هورا هورا ما هم از این دبه ها داریم
بهش می گم : زود باش دمپاییتو بده تا سوسکه نرفته میگه : مگه میخوای بکشیش؟ پ نه پ می خوام بدم سوسکه پاش کنه نجس نشه
فامیلمون اومده آکواریومم رو دیده می گه غذای مخصوص بهشون میدی؟ پ نه پ پول تو جیبی میدم بهشون خودشون میرن واسه خودشون غذا می خرن
زنگ زدیم آتش نشانی می گه جایی آتیش گرفته؟ پ نه پ زنگ زدم ببینم امشب خونه ای بیایم مهمونی
از راننده اتوبوس میپرسم چقدر شد؟ می گه 350 بهش 400 تومن دادم می گه یه نفری؟ پ نه پ کل اتوبوس مهمونه من
شنبه می گویم : استادمان گفته دانشجویی که پست الکترونیکی نداشته باشد دانشجو نیست. می گوید : استادتان غلط کرده ؛ مگر ما دانشجو نبودیم ؟! می گویم : پدر جان ! شما که تا سیکل بیشتر درس نخواندید ؛ در ثانی من دو ماه است که تمرین ننوشتم ! می گوید : اولا سیکل آن زمان معادل دکترای الان است ، دوما پس این دو ماه چه غلطی می کردی ؟! می گویم : هیچ ! فقط استادمان تمرین ها را برای دانشجو ها می فرستد ، من هم که دانشجو نیستم !
=====================
یک شنبه پس از مدت ها جروبحث بالاخره پدر جان رضایت داده تا برای من کامپیوتر بخرد ! می گویم : گفتید روی دستگاه مودم هم نصب کنند؟! می گوید : مودم دیگر چه جانوری است ؟! می گویم : همان جانوری که پست الکترونیکی دارد ! می گوید : آها !!
=====================
دوشنبه برنامه شوک از تلویزیون پخش می شود ، در این برنامه دختر جوانی که عکس های مبتذلی از او در اینترنت منتشر شده در حال گریه کردن است و می گوید که من فقط یک پست الکترونیکی داشتم ! می گوید : می خواهی آبرویمان را ببری ؟! می گویم : من بیجا کنم ! می گوید : پس برو این اینترنت را از توی اون دستگاه در بیار و بریزش توی جوب !
=====================
سه شنبه می گوید : نه نخیر ، از بس با این اینترنت گشتی بی ادب شدی ! می گویم : مگر چه کردم ؟! می گوید : همین که به حرف من گوش نمی کنی یعنی بی تربیت شدی ! می گویم : بخدا این اینترنت آنقدر ها که شنیده اید بد نیست ، اصلا اجازه بدید بهتان نشان بدهم که من چه استفاده ای از آن می کنم. می گوید : لازم نکرده !! من دست به این جانور نمی زنم ، نجس است !
=====================
چهارشنبه می گوید : وقتی به اینترنت دست میزنی دستهایت را بشور ! می گویم : چطور ؟! می گوید : مگر نشنیده ای که آنفلوانزای خوکی آمده و به شدت هم ویروس است! می گویم : به خدا این ویروس با آن ویروس فرق دارد ، می گوید : ویروس ، ویروس است !
=====================
پنج شنبه می گوید : فیس بوک هم توی همین ذلیل مرده است ؟! می گویم : بعله ! می گوید : مرگ !
=====================
جمعه : می گوید : اینترنت یک اغتشاشگر خارجی است که باید محاکمه شود شما هم غلط می کنی این جنایتکار را در خانه من پناه بدهی ! می گویم : شما این اطلاعات را از کجا می آورید ؟! می گوید : ساکت باش دارم اخبار بیست و سی را گوش می دهم !
در آسانسورو باز کرده کوبونده تو سر من از درد اشکم در اومده می گه آخی دردت اومد؟ د نه د دیدم شب جمعه اس به یاد رفتگانمون افتادم یه دیده ای تر کردم
می خواستم به یکی از دوستام زنگ بزنم شمارشو یادم نمی اومد به گوشی نیگا می کردم شاید یادم بیاد بعد خواهرم اومده می گه می خوای زنگ بزنی؟ پ نه پ احساسی که بهش دارم یه حسه فوق العادست
رفتم در خونه رفیقم از پشت آیفون می گه تنهایی دادا؟ پ ن پ خونه محاصره ست بهتره مقاومت نکنی
با دوستم سه ساعت تو صف نونوایی وایساده بودیم صف 40 متری نوبتم شده یارو می گه پسر جون تو هم نون می خوای ؟ د نه د تا الان قطار بازی می کردیم ما واگن آخرم بودیم
مراقب جلسه کارت دانشجوییمو گرفته عکسمو دیده می گه خودتی؟ پ نه پ من بیل گیتسم می خواستم ریا نشه این عکسو زدم
از دستشویی شرکت اومدم بیرون منشیه یه نگاهی می کنه و با پوزخند می گه دستشویی بودین ؟ پ نه پ آفتابه طفلی کاره واجب داشت رفته مرخصی رفتم جاش واستادم
دارم تو تختم می خوابم بابام می گه داری می خوابی؟ پ ن پ دارم تشکو تست می کنم
دو دقیقه دیر رفتم سر کلاس استادمون رفته تو نقش می گه شما دانشجوی این کلاسید؟ پ نه پ دانشجوی کلاس آواز استاد ایرج مهدیانم مگه شما استاد مهدیان نیستید؟
تو جاده پلیس دیدم دستمو کردم بیرون انگشتمو می چرخونم رفیقم می گه : داری به ماشینای روبرویی علامت میدی؟ پ نه پ انگشتم تو دماغم بوده داغ کرده دارم خنکش می کنم
میگم آقا خمیر دندون سفید کننده می خوام؟ میگه برا دندونات؟ پ نه پ می خوام کاسه دستشویی رو برق بندازم
به دوستم زنگ زدم میگم ماشینم روشن نمیشه میگه استارت میزنی روشن نمیشه؟ د نه د هنوز به اونجا نرسیدیم فعلا با خواهش و تمنا دارم کارمو پیش می برم
سر جلسه امتحان به دختره میگم سواله 8 چی میشه؟ میگه تقلب می خوای کلک؟ پ نه پ می خواستم سر حرفو باز کنم … عشق نمی خوابه …تو رو خواستن نمی خوابه …
به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟ پ نه پ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست
دارم تراکِت پخش می کنم تو خونه ی مردم بعد یه زنه اومده میگه آقا شما تراکت پخش می کنید؟ میگم پ نه پ نقاشی کشیدم دارم میندازم خونه مردم ، با اس ام اس بهم نمره بدن
دارم فیلم گریه دار میبینم گریه میکردم مامانم اومده می گه فیلمش گریه داره ؟ پ نه پ خنده داره من دارم گریه می کنم کارگردانشو ضایع کنم !
رفتم داروخونه کرم ترک پا بگیرم می گه واسه پا میخواین؟ پ ن پ میخوام در جهت از بین بردن ترک های کویر لوت گامی برداشته باشم
رفته بودم باغمون، چند تا گلابی افتاده بود باغ همسایه رفتم اونارو بردارم صاحبش اومده میگه رفتی بالا درخت تکوندیش؟ گفتم پ ن پ درخت رو گذاشتم رو ویبره بهش زنگ زدم اینطوری شد
رفته بودم از یخچال میوه بردارم، بعد از چند لحظه آژیر هوشمندش بلند شد مامانم داد زده میگه در یخچالو باز کردی؟ گفتم پ نه پ آژیر قرمزه جنگ شده
با یه دسته پول رفتم بانک کارمند میگه میخوای بریزی به حساب ؟ گفتم پ ن پ عاشقتم اومدم بریزم به پات
وسط تابستون رفتم به مدرسه سر بزنم ناظممون میگه : اومدی ببینی معلمای سال دیگه تون کین؟ گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ اومدم بشینم سر کلاس درس
داشتم آهنگو هی جلو عقب میکردم که تکست آهنگو بنویسم دوستم میگه: تویی هی آهنگو جلو عقب میکنی؟ میگم پ نه پ خواننده رو این قسمتش خیلی تاکیید داره
مامانم میگه ۳۰ سالت شده نمیخوای سر و سامون بگیری میگم یعنی زن بگیرم؟ میگه پـَـ نـَـ پـَـ 12 ساعت کمه ۲۴ ساعته برو تو اینترنت باعث افتخار ما و فامیل شو
دارم از شرکت میام بیروون میگم خداحافظ میگه داری میری ؟ پـَـ نـَـ پـَـ دارم میام
داشتم چایی می خوردم رفیقم یه مگسا زد صاف افتاد توی چایی گفت : آخ افتاد تو چاییت؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خودش پرید اینتو یه دست به آب برسونه
داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده خوردم زمین میگه کمک میخوای؟ میگم پـَـ نَ پـَـ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت میکنم بریییید برییییییید
اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته
داریم 10 نفری بازی شبکه ای می کنیم اومده میگه جدی حال میده؟ گفتم پَـــ نَ پَـــ عذاب داره ولی ما اسکولیم !
به مامانم میگم من میرم کارواش میگه ماشینم میبری؟ گفتم پَـــ نَ پَـــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم
مَردی , شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال اطرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!
اینطوری تعریف میکنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمیشد.
وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه میبینم، نه از موتور ماشین سر در میارم! راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود.
با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بیصدا بغل دستم وایساد. من هم بیمعطلی پریدم توش. اینقدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم. وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر، دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!!
خیلی ترسیدم. داشتم به خودم میاومدم که ماشین یهو همون طور بیصدا راه افتاد. هنوز خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو یه نور رعد و برق دیدم یه پیچ جلومونه! تمام تنم یخ کرده بود. نمیتونستم حتی جیغ بکشم. ماشین هم همین طور داشت میرفت طرف دره.
تو لحظههای آخر خودم رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم.
تو لحظههای آخر، یه دست از بیرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده. نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه میرفت، یه دست میاومد و فرمون رو میپیچوند.
از دور یه نوری رو دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم. در روباز کردم و خودم رو انداختم بیرون. این قدر تند میدویدم که هوا کم آورده بودم.
دویدم به سمت آبادی که نور ازش میاومد. رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین، بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم. وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند، یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفرخیس اومدن تو، یکیشون داد زد: ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشینو هل میدادیم سوار ماشین ما شده بود. منبع:www.beytoote.com
هنگام عبور از خيابان خانم ها سمت راست را نگاه مي كنند. سمت چپ را نگاه مي كنند. از خيابان رد مي شوند.
آقايان سمت راست را نگاه مي كنند، ماشين مي آيد . فاصله ماشين با خودشان را با چشم اندازه مي گيرند و چون همگي راننده هاي قابلي هستند با سرعت وارد خيابان مي شوند . راننده به شدت ترمز مي كند. مرتيكه مگه كوري؟ (راننده مي گويد) در حالي كه از روي ميله هاي وسط خيابان مي پرد مي گويد: كور خودتي گاري چي! بدون اينكه سمت چپ را نگاه كند مي دود آن سمت خيابان. هنوز هم صداي بوق ماشين هایی كه به خاطر اين آقا ترمز كرده اند به گوش مي رسد.
هنگام رانندگي خانم ها بنزين را چك مي كنند. روغن ماشين را چك مي كنند. ترمز دستي را پايين مي كشند. با سرعت مطمئنه حركت مي كنند. پشت چراغ قرمز ها مي ايستند. به عابر پياده احترام مي گذارند.
آقايان وسط راه بنزين تمام مي كنند. وقتي دود از لاستيك هايشان بلند شد به ياد مي آورند كه ترمز دستي را نكشيده اند. چراغ قرمز را مهترين معضل اتلاف وقت و عمر مي دانند. عابر پياده موجودي مزاحم و مختل كننده عبور و مرور است. و از همه مهمتر: بوق مهترين اختراع بشر بعد از برق به حساب مي آيد.
هنگام صرف غذا خانم ها مرتب پشت ميز مي نشيند. مقدار كمي غذا مي كشند. به آرامي غذا مي خورند. تنها نوك قاشق را در دهان مي كنند.
آقايان تا جايي كه بشقاب جا دارد غذا مي كشند. به سرعت غذا را مي بلعند، در حالي كه قاشق را تا دسته در دهان مي كنند. صداي برخورد قاشق با دندانهايشان موسيقي گوش نوازي است. بعد از دو بار پر كردن بشقاب، بالاخره كمي سير مي شوند.
هنگام مهماني رفتن خانم ها لباس نو مي خرند. به دقت حمام مي كنند . لباس هايشان را اتو مي كنند. با دقت آرايش مي كنند. بهترين عطر را استفاده مي كنند. به دقت خود را در آيننه نگاه مي كنند. و بالاخره رضايت مي دهند كه خوشگلند!
آقايان از يك ساعت قبل حاضرند و الان بر روي مبل خوابشان برده.
در پايان يك روز خسته كننده خانم ها بعد ازاينكه ظرفها را شستند. آشپزخانه را تي مي كشند. غذاي فردا را در يخچال مي گذارند. چراغ ها را خاموش مي كنند. كمي مطالعه مي كنند. مي خوابند.
آقايان بعد از اينكه شام خوردند چاي مي خورند. كمي با چشمهاي خواب آلود تلويزيون را نگاه مي كنند. بعد از اينكه دو سه بار كنترل تلويزيون از دستشان به زمين افتاد. تلويزيون را خاموش كرده و به سمت رختخواب مي روند و بدون آنكه روتختي را بردارند مي خوابند!
زن داداشم برگشته به داداشم می گه : اگه چی بشه تو منو می بری طلاق می دی ؟ داداشم خیلی جدی برگشته می گه : اگه سکه برگرده به همون ۴۰۰ تومن !
فک و فامیله داریم ؟
********فک و فامیل داریم********
با کلی شوق و ذوق رفتم خونه می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم می گه : ببین دیگه بقیه چقدر خنگن فک و فامیله داریم ؟
********فک و فامیل داریم********
یه فامیل داریم اون زمان که جومونگ نشون می داد ۱۴ هزار تا صلوات نذر کرده بود که جومونگ نمیره فک و فامیله داریم ؟
********فک و فامیل داریم********
با بابام تو یه ماشین بودیم بعد ۲ نفر خارجی سوار شدن بابام رفت بپرسه اهل کجایین؟ خیلی با اعتماد به نفس با یه لحن سوالی گفت: mede in ؟ فک و فامیله ما داریم ؟
********فک و فامیل داریم********
مامانم هر وقت پشت تلفن می خواد با خالم تیریپ صمیمیت برداره می گه جوجه هات (بچه هات) چی کار می کنن خاله منم می گه خوبن توله تو چی کار می کنن فک فامیله ما داریم؟
********فک و فامیل داریم********
ما یه رسم خانوادگی داریم اونم اینه که وقتی سفره غذا رو پهن می کنیم یا آب میاریم لیوان نمیاریم یا لیوان میاریم آب نمیاریم این رسم در کل فامیل ما هستش و نسل به نسل منتقل میشه. کلا خود درگیری داریم!
********فک و فامیل داریم********
کل فامیل می دونن که من تیک دارم دست خودم نیست چشمک می زنم وقتی میرم پیش خالم هر یک ربع نیم ساعت بهم می گه چیه خاله کاری داری؟ فک و فامیل داریم؟
********فک و فامیل داریم********
برادر زادم چهار سالشه زنگ زده می گه عمه اون اسباب بازیه که گفتم حتما برام بخری ها اگه یادت رفت زنگ بزن بهم تا یادت بیارم
********فک و فامیل داریم********
به مامانم می گم بزرگترین آرزوت چیه؟ می گه : بزرگ بشی زود زنت بدم با زنت دعوا کنم حوصلم از این یک نواختی زندگی سر رفت فک فامیله ما داریم؟
********فک و فامیل داریم********
بابام هرشب که میخاد بخوابه میاد دره اتاقه هرکدوم از ما (سه تا خواهریم) میگه فردا میرید دانشگاه؟ می گیم نه فعلا تعطیله بعد صبح ساعت 6 میاد سه تامونو بیدارمی کنه میگه کلاس ندارید! دیرتون نشه! بابائه دارم؟ فک و فامیله داریم؟
********فک و فامیل داریم********
زنداداشم جلو روی من به بچش میگه تو روح عمـــــــــــــت !
********فک و فامیل داریم********
بابام اومده باد انداخته تو غبغبش می گه برو چک کن برات یه ایمیل فرستادم رفتم چک کردم میبینم یه ایمیل خالی زده سابجکتشو گذاشته ما میتوانیم بابائه داریم ؟ فک و فامیله داریم؟
********فک و فامیل داریم********
از افتخارات ِ مادربزرگم اینه که دووس پسر نداشته خب وقتی در سن 10 سالگی ازدواج کردی دلت می خواسته دووس پسر هم داشته باشی ؟
********فک و فامیل داریم********
داشتم ماشین رو دنده عقب میآوردم تو حیات مادرم اومده فرمون میده … بیا … بیا … بیا … نیا ! لوله آب شیکست خاک به سر !
می گه بازداشتگاه؟ پ نه پ اونجا نشسته بودیم با رئیس پاسگاه از خاطراتمون صحبت می کردیم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
تو خیابون از یه دختره خوشم اومد بعد از کلی دردسر تونستم راضیش کنم آدرس خونشون رو برای امر خیر بده بهم گفت حالا واقعا از من خوشت اومده ؟ پ نه پ شما در مقابل دوربین مخفی قرار دارید
======جوک های پ نه پ خنده دار======
رفتم تو کوچه دارم ماشین می شورم همسایه مون اومده میگه ماشین می شوری پ نه پ حوصله ام سر رفته دارم با ماشینم آب بازی می کنم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
رفتم مرکز اهدای خون دختره بهم میگه اومدین خون بدین؟ گفتم پ نه پ خوناشامم اومدم یه ۴لیتری خون بگیرم شب دور هم با بچه ها شب نشینی داریم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
سیگارو میبینه تو دستما…! بازم سوال میکنه سیگار میکشی؟ پ نــه پ میخوام با دودش مثل سرخپوستا باهات رمزی حرف بزنم ببینم به چند زبان غیر زنده تسلط داری …
======جوک های پ نه پ خنده دار======
بابام داره با شیر و دوش حموم ور میره سه ساعت دم در حموم یه لنگه پا وایسادم بر می گرده می گه : اِ اِ اِ …! می خوای بری حموم؟ پ نه پ اومدم مسابقات پرورش اندام ، منتظرم برگردی برات فیگور بگیرم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
می خوام برم اروپا طرف میگه که میری عشق و حال؟ پ ن پ می خوام فرار مغز کنم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
به بقاله می گم هزاری بهتر از این نداری؟ میگه پاره س؟ پ ن پ من ازش خاطره دارم … من ازش خاطره دارم …
======جوک های پ نه پ خنده دار======
مهمون اومده خونمون مرغ عشق هامو دیده رو لوستر میگه : مرغ عشقن اینا ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ گونه نادری از میمون های بالدارن که فقط در شمال خونه ما رو لوستر زندگی می کنن